اهداف جنگ پوتین جلوگیری از گسترش ناتو بود

ستون نویس لجر بروس اندرسون در لیکلند فلوریدا پنجشنبه 22 دسامبر 2022. ارنست پیترز/ The Ledger

ستون نویس لجر بروس اندرسون در لیکلند فلوریدا پنجشنبه 22 دسامبر 2022. ارنست پیترز/ The Ledger

سه شنبه گذشته روزی تاریخی بود که فنلاند رسماً به عضویت ناتو پذیرفته شد.

با تایید نهایی ترکیه و مجارستان، راه برای پذیرش هموار شد و ناگهان حدود 1500 مایل جدید روسیه با متحد ناتو هم مرز شد. سوئد همچنین درخواست کرده است که به کشتی بیاید، که باعث تقویت بیشتر رده‌های ناتو در اسکاندیناوی می‌شود (دمارک و نروژ از قبل عضو هستند).

در طول سال های بین جنگ، فنلاند علاقه زیادی به ناتو – یا هیچ اتحادی نشان نداده بود. از این گذشته، آنها ارتش روسیه را در سال 1940 در جنگی شکست داده بودند که با حمله روسیه در سال 1939 آغاز شد، کمی بیش از شش ماه طول کشید و با تسلیم و عقب نشینی مسکو به پایان رسید. استالین و روس‌ها بینی‌هایشان به طرز ناپسندی خون‌آلود بودند و با ساختمان جنگ عمومی در اروپا، احتیاط را بهترین بخش شجاعت می‌دانستند. پس از جنگ، فنلاندی‌ها راه خود را انتخاب کرده بودند – یک قدرت بی‌طرف در مرز اتحاد جماهیر شوروی قدیمی در سراسر “جنگ سرد” – مانند سوئد.

آنچه توپوگرافی سیاسی را تغییر داده است، البته، تهاجم روسیه به اوکراین است – بسیار در جنوب، اما به سختی با امنیت کشورهای مرزی دیگر ارتباطی ندارد. و برای فنلاندی ها، این پژواک بسیار آشنا از جنگ 1939 آنهاست.

مانند بسیاری از رژیم های توتالیتر، روسیه، چه در تجسم تزاری خود، چه به عنوان گودزیلای شوروی، و چه در تظاهرات امروزی به سبک مافیوزی، بیش از هر چیز دیگری از محاصره و انزوا می ترسد. محاصره زمینی به مساحت 6.602 میلیون مایل مربع، تصور احمقانه ای برای هر کسی است که زحمت نگاه کردن به آن را به خود اختصاص داده است، و همچنین فرض می کند که اکثر کشورهای هم مرز با ایالت متخاصم هستند. از این گذشته، ایالات متحده با مساحت 3.797 میلیون مایل مربع، ترس کمی از “محاصره” توسط کانادا و مکزیک دارد. به طور مشابه، اگرچه به وضوح مرتبط است، این ترس از محاصره اغلب همزمان با شهوت و اشتیاق به تسخیر همراه است – و این دو اشتها به طور دوگانه تغذیه می شوند.

در پایان جنگ جهانی دوم، با در اختیار داشتن نیروهای روسی بیشتر قسمت‌های اروپای شرقی، ایالات متحده با این پرسش مهم مواجه شد که چگونه با متحد سابق غول‌آسا و اکنون متخاصم کنار بیاید. در 22 فوریه 1946، جورج فراست کنان، یکی از مقامات وزارت امور خارجه وابسته به سفارت مسکو در اتحاد جماهیر شوروی و دانشجوی قدیمی سیاست خارجی، فرهنگ و رفتار روسیه، تلگرافی 8000 کلمه ای را به پرزیدنت ترومن و وزارت امور خارجه فرستاد. آنچه او نوشته است – با چند ضربه در طول راه – به عنوان سیاست ایالات متحده در قبال آن کشور دوام آورده است.

آنچه کنان توصیه کرد این بود که از جنگ مستقیم با روسیه خودداری کنند و در اشاره به تهدید عظیمی که آنها نمایندگی می‌کنند قوی باشند و از هر طریق ممکن آن تهدید را مهار کنند.

خویشتن داری – خودداری – پرهیز. هوشیاری. انقباض.

با حضور فنلاند، ناتو هم از نظر فیزیکی و هم از نظر شناختی رشد می کند. اضافه شدن فنلاند – و سوئد، در صورت پذیرش درخواست آنها – سیگنالی است که بی طرف بودن در این بحران غیرممکن می شود. در مناقشه اوکراین طرف راست و باطل وجود دارد و طرف باطل بودن به معنای حمایت از تجاوز جنایتکارانه طاس نه تنها علیه آن ملت، بلکه علیه آرمان های دموکراسی، آزادی، سرمایه گذاری آزاد، خودمختاری و آزادی است.

دولت روسیه در حال حاضر دشمن اعلام شده و مرگبار این ارزش هاست. پیام کنان 77 سال پیش این بود که محکم بایستید. برای حفاظت از این ارزش ها، و نه تنها از ملت خود، بلکه از ملت هایی که برای پذیرش این ارزش ها تلاش می کنند، محافظت کنیم.

اهداف جنگی آقای پوتین جلوگیری از گسترش ناتو بود. خود جنگ بدین معناست که کشورهای کوچک و صلح آمیز در مرزهای روسیه چاره ای جز تحقق رویای او نداشته اند.

بروس اندرسون رئیس دکتر سارا دی و کرک مک کی جونیور در تاریخ، دولت، و مدنی آمریکا و استاد برجسته علوم سیاسی در کالج جنوبی فلوریدا میلر است. او همچنین ستون نویس The Ledger است.

این مقاله در ابتدا در The Ledger منتشر شد: اهداف جنگ پوتین جلوگیری از گسترش ناتو بود