کریم، که دو سال پیش از هرج و مرج ناشی از جنگ داخلی در کشورش، سوریه فرار کرد، بار دیگر خود را در وسط یک منطقه نبرد – این بار در سودان – یافت.

او اکنون در بندر سودان بی خانمان است و به دنبال راهی برای خروج از آن است و می ترسد که چاره ای جز بازگشت به سوریه نداشته باشد.

این جوان 23 ساله در خارطوم، پایتخت سودان، برای شرکتی کار می کرد که برای او یک آپارتمان، یک ماشین و حقوق ماهیانه 500 دلار (400 پوند) فراهم می کرد. او می‌گوید، همین کافی بود که خرج زندگی‌اش را بپردازد و برای خانواده‌اش پول بفرستد.

او حتی یک ماه پیش به این فکر می کرد که از زنی که می شناسد و قبلاً درباره او به مادرش گفته بود، خواستگاری کند.

او در یکی از مجموعه‌ای از پیام‌های صوتی و متنی که درباره اتفاقات رخ داده توضیح می‌داد به بی‌بی‌سی گفت: “زندگی من در سودان خوب بود. نمی‌توانستم درخواست بیشتری داشته باشم.”

اما در 15 آوریل، زمانی که جنگ بین دو نیروی نظامی برای تخریب بخش‌هایی از پایتخت، خارطوم آغاز شد، کریم احساس کرد که بخشی از زندگی او نیز نابود شده است.

او می گوید یک مرد سوری که به خوبی می شناخت، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.

در صبح روز 24 آوریل، از ترس اینکه ممکن است به سرنوشت مشابهی دچار شود، به گروهی متشکل از دو ده نفر دیگر از سوری ها پیوست و از پایتخت به سمت بندر سودان در دریای سرخ گریخت.

سفر دو روزه جاده ای برای آنها هزینه کمی داشت. در مواقع عادی، کرایه 40 دلار بود، اما از افراد تخلیه شده 400 دلار دریافت می شد.

او به شدت معتقد است که بدشانسی او و هموطنان سوری اش را تعقیب می کند.

“ما نفرین شده ایم”

کریم که برای محافظت از هویتش نامش را تغییر داده‌ایم، می‌گوید: «تاریخ در حال تکرار است. «در اینجا، ما دقیقاً همان چیزی را می گذرانیم که در سوریه از سر گذرانده بودیم.

ما نفرین شده ایم. من هنوز زندگی ام را نگذرانده ام.

کریم که در بندر سودان گیر کرده است، دیگرانی را می شناسد که توانسته اند سوار هواپیما شوند تا به مکان امن بگریزند. به نظر می رسد یکی از عوامل کلیدی در مورد تامین مالی باشد.

او پس از شارژ کردن تلفن خود در یک مسجد پیام داد: “می دانید، همیشه موضوع پول است – کسانی که پول دارند همیشه می توانند زنده بمانند.”

بسیاری از مردم سوریه در جریان جنگ داخلی به سودان گریختند. هیچ گزارش رسمی از تعداد آنها وجود ندارد، اما برخی تخمین ها آن را تا 150000 نفر می دانند.

داستان ادامه دارد

او گفت که بسیاری از سوری ها که پول دارند یا خانواده هایشان ثروتمند هستند و اجازه اقامت در کشورهای همسایه دارند، موفق به خروج شده اند.

اما او نتوانست.

او کوچکترین عضو یک خانواده معمولی است. او در ادلب بزرگ شد، اما سال‌ها پیش به حلب گریخت، جایی که در محاصره زندگی می‌کردند. بستگان او به پولی که در سودان به دست می آورد وابسته بودند.

زمانی که کریم برای اولین بار با بی‌بی‌سی تماس گرفت، به نظر ناامید از اتفاقاتی که در حال رخ دادن بود، بود، اما همچنان امیدوار بود.

او گزینه های خود را فهرست می کرد: «می توانم به جده بروم [in Saudi Arabia] و سپس فرصت دیگری پیدا کنید. یا می توانم به اتیوپی سفر کنم – برای من 400 دلار هزینه خواهد داشت.”

او می دانست که نمی تواند در کشور همسایه مصر پناه بگیرد، زیرا نمی تواند هزینه ویزای توریستی گران قیمت را بپردازد.

پول ما برای خرید غذا تمام شد، پس چگونه هر یک از ما 1350 دلار قرض می کنیم؟ [to get to Port Sudan]”

با پیشرفت همه چیز، نت های صدای کریم به طور فزاینده ای تیره و تار می شوند. گزینه های او روز به روز کمتر می شد.

او سعی کرده وضعیت خود را بر اساس به‌روزرسانی‌هایی که از مقامات و دیگران می‌شنود در حین سرگردانی در بندر ارزیابی کند.

او فهمید که هیچ فایده‌ای ندارد که کشتی او را به عربستان سعودی ببرد، زیرا او هیچ ارتباط خانوادگی در آنجا یا راهی برای تضمین عدم ماندنش در پادشاهی ندارد.

“موهای سیاه خاکستری شد”

همچنین گذرنامه وی به زودی منقضی می شود که مانع از سفر او به اتیوپی یا هر کشور دیگری می شود.

حالا او بی حس به نظر می رسد. حساسیت زدایی شده او هیچ به روز رسانی برای اشتراک گذاری ندارد.

“به خدا قسم، دیگر چیزی احساس نمی کنم. موهای مشکی من تا حدودی خاکستری شده است. ممکن است دیگر بدون ترس به سوریه برگردم. دیگر اهمیتی نمی دهم. چیز دیگری برای از دست دادن ندارم. “

او هرگز تصور نمی کرد که به سوریه بازگردد زیرا این به معنای انجام خدمت اجباری نظامی است. او ترجیح داد در خارج از کشور کار کند و زندگی بهتری بسازد.

اما حتی بازگشت به خانه پرهزینه و دشوار است.

داوطلبی که در تخلیه بندر سودان کمک می کند، به بی بی سی گفت که تا 15 مه پروازهای روزانه به سوریه انجام خواهد شد و هر پرواز دارای دو دسته است: تجاری و تخلیه.

از جنبه تجاری، بلیط را می توان از طریق آژانس های مسافرتی در سوریه خریداری کرد، در حالی که صندلی های تخلیه به افرادی که نامشان در لیست است رایگان داده می شود.

اولویت با افراد مسن، افراد دارای مشکلات سلامتی، زنان باردار و خانواده است.

قیمت بلیط تجاری 450 دلار است.

کریم می‌گوید که خانواده‌اش تلاش کرده‌اند تا یک بلیت تهیه کنند – اما به آنها گفته شد که همه پروازها رزرو شده‌اند.

او در توضیح برنامه رویایی خود می گوید: «همه مشکلات با 3000 دلار حل می شد.

من می توانم پاسپورت خود را با 300 دلار تمدید کنم، سپس هزینه ویزای بازدیدکننده مصر را پرداخت می کنم و سپس می توانم به ترکیه، جایی که خواهرم زندگی می کند، بروم. سپس می توانم راهی برای رفتن به اروپا پیدا کنم.

اما این روزها چه کسی می تواند 3000 دلار به من قرض دهد؟

گزارش تکمیلی توسط میس باکی